خودکار کم رنگ

به آموزگار شعر شمال زنده یاد تیرداد نصری

خودکار کم رنگ

به آموزگار شعر شمال زنده یاد تیرداد نصری

شعر

فرودگاه که فرش شد  

 

کچل در لانه ی کبوتر تحصن کرد 

 

(بی خیال دختری که 

  

به عدد موهای نداشته دوستش دارد).  

 

آسمان برای برج بلند شد و 

 

حاج آقا معمار ... 

  

-:«ایشان لای برف گیر کرده 

 

لطفن صفحه را ورق بزنید ». 

 

صفحه...صفحه...صفحه 

 

پشت سر هم ...همه ...صفحه 

  

_:«یاد ایامی»...قیژ...ویژ  

 

_:«گرامافون سوزنش گیر دارد ». 

  

_:«حالا کمی آرام تر نمی شود؟تهمینه!».  

 

دومب ...دومب...دومب...دومب 

 

_:«اتوبان»...دومب...«جای گاز دادن» 

 

ای ی ی ...بومب 

 

دی دید ...دی دید 

 

_:«آقای دکتر 

 

در صفحات میانی کتاب جدیدشان ...». 

 

_:«بابا آسانسور چرا گیر کرده؟ 

 

یک نفر دارد در طبقه هم کف خودکشی می کند». 

 

_:«مسافران پرواز شماره ی...» 

هیش ش ش ش ...هو و و 

  

_:«لا اله الا الله». 

 

_:«به خبری که هم اکنون پخش می شود ...». 

 

مردی کلاه گیسش را 

 

در ازدحام تو در توی سرک ها 

 

زیر روسری پنهان 

 

و از گوشه ی کادر  

 

بیرون می خزد.

                   6/10/1385 _زنجان

نظرات 74 + ارسال نظر
علی پور چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 http://alipour342.blogfa.com

سلام دوست من
سرواد با پنجره ... با برف به روز است و منتظر

شرقی جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:20 http://www.sminaseresht.blogfa.com

درود دوست گرامی ام

آغازی برای یک پایان را نفس می کشم و حضورت را مغتنم می دانم

تو را چشم در راهم [گل]

سکینه دیوسالار جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:30 http://divsalar.persianblog.ir

سلام همشهری
با احترام لینک شدید

آل مجتبی جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:13 http://farhangsara-mardani.blogfa.com


غــزل (377)
مـا شبـی دســت بـر آریـم و دعـــــایـی بـکـنـیـم
غـم هـجــران تـو را چـــــــــاره ز جـایـی بـکـنـیـم
دلِ بـیـمـار شــد از دست ، رفـیـقـــــــان مــددی !
تـا طـبـیـبـش بـه سـر آریــم و دوایــی بـکـنـیــــم
آن کـه بی‌جـرم بـرنـجـیـد و بـه تـیـغــم زد و رفـت
بــازش آریـــــد خـــــدا را کـه صـفـــایـی بـکـنـیـم

ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ؛

"ستیغ سخن" با شرح این "غـــزل" از حافظ ، چشم به راه حضورتـان است .

به اینجا ها هم سـری بـزنـیـد ! چیزایی پـیـدا میشه !

www.kazerun1333.blogfa.cm

www.yasht-poem.blogfa.com


مـانـا بـاشــیـــــد!


سطرگریه شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:06

باسلام
به روزم با دو کار کوتاه که سطر را به گریه نوشتم
[گل][گل]

احسان مهدیان یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:38 http://hojum.blogfa.com

بسم الله الرحمن الرحیم

در شعری که مخاطب ندارم الی ماشا الله :

مردی که دندان ندارد
لبهایش ول می شوند
باران با چتر روی موهایم بنشیند / نشست
رنگ ها بیش از این هم می توانند
آسمان باشند
عطر چادر سیاهت برایم مانده
این پیامک از دعای توسل
لااقل زبانم دراز تر از گلیم شما
بس کن!
قصیده با گیسوی بی بی منقرض شد!

بااحترام هجوووووووووووووم

آل مجتبی دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:05 http://farhangsara-mardani.blogfa.com

حـافـــظ خـوانـی

و شـعـر خـوانـی : اسـتـاد «سیدحسن اجتهادی»

غــزل (378)
مـا نـگـویـیــم بــد و مـیــل بــه نــاحــق نــکــنـیــم
جـامـه‌ی کـس سـیــه و دلـق خــود ازرق نـکـنـیـم
عـیـب درویـش و تـوانـگــر بـه کـم و بیش بـد ست
کار بـد مـصـلـحـت آن سـت کــه مـطلـق نـکـنـیـم
رقـــــــــم مـَـغــلـَـطــــه بـر دفـتــر دانــش نــزنـیـم
ســـــرّ حـق بــــر ورق شـَعـبـده مـُلـحـق نـکـنـیـم
ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ؛

"ستیغ سخن" با شرح این "غـــزل" از حافظ ، و چند شعر از اسـتـاد «اجـتـهـادی»

چشم به راه حضورتـان است .

به اینجا ها هم سـری بـزنـیـد ! چیزایی پـیـدا میشه !

www.kazerun1333.blogfa.cm

www.yasht-poem.blogfa.com


مـانـا بـاشــیـــــد!

حسن پاکزاد یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:08

سلام

نام تو را برای همیشه نوشته ام

بر ماسه های خسته به اشکال تازه ای


بروزم[گل]

احسان یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 http://allahom.blogfa.com

سلام برزو علیپور عزیز ............یک نقد و بحث توی فیس بوکم گذاشتم راجع به شعر انسیه اکبری ....منتظرت هستم که نظر بدی برزوی عزیز

اکرم امینی دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 http://eiroozhayekhoob.blogfa.com

سلام
خیلی خوب بودگرچه کمی با سلیقه شعری
من جور در نمی آید اما تکه های جالبی داشت برایم
ممنون
راستی به روزم

آل مجتبی چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 http://farhangsara-mardani.blogfa.com

سلام !


غــزل (374)
بــارهــــــا گــفــتــه‌ام و بـــــــار دگــر می‌گـویـم
کـه مـنِ دلــشده ایـن ره نـه بـه خـود می‌پـویـم
در پــس آیــنـــه طـوطــی صـفـتـم داشـتــه‌انــد
آنـچـه استـــــاد ازل گـفــت بـگــــو ؛ مـی‌گـویـم
من اگـر خـارم و گــر گـل ، چـمـن آرایی هست
کـه از آن دسـت کـه او مـی‌کـِشدم ، می‌رویـم
دوستـان ! عـیـب مـنِ بـیـــدل حـیـران مـکـنـیـد
گـوهـــــری دارم و صـاحـب‌نــظــری مـی‌جـویـم


"ستـیـغ سخن" با شرح این غزل به روز شد !

مـنـتـظـر حضور سبـزتـان هستـیـم


مـانـا بـاشیــد و کـامــــروا !

گذر از ناسوت/صمدی چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 21:22 http://www.limin.blogfa.com

[گل][گل][گل][گل][گل]


برای "اعتراف" آماده ام


[گل][گل][گل][گل][گل]

اعظم گلیان ( گلی ) جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:01

درود بر شما جناب علی پور عزیز
اولین بار است که از شما می خوانم . اما باز خواهم خواند....
قلمتان امروزیست و این لذت بخش است . البته دریافتم باید به چشمان واژگانی که لابلای نوشته تان مخفی کرده اید نگاه کرد تا آنچه را که نخواستید کلمه کنید را دید. شاد باشید تا همیشه ( گلی )

باران دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:51 http://vi0lin.blogfa.com/

شعر قبلیتان مرا یاد ایرج میرزای مرحوم انداخت :"... مردم همه می جهنمیدند ..." این نوع ساختن فعل هنوز هم جدید و جالب است .

احسان خلیلی چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:07 http://goldokhtari.blogfa.com

سلام بر برزوی عزیز

تو مرا بوسه بود، سردم بود
تو مرا تب شبیهه گریه شدی
تو مرا زنگ خورد، گرمم شد
تو حریفی!/ شبیه یار خودی
یکنفر گریه کرد، یخ کردم

راستی ایندفعه یقه مختار را چسبیدیم!

منتظریم!

نیلوفراعتمادی پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:51 http://www.negahbanmordab.blogfa.com

به روزم
با بهانه ای به نام شعر...

کافه بلاگ جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 22:15 http://cofeblog.blogfa.com




طوفان از پیش نویس هیچ نویسنده ای خبر نمی دهد !



سلام مهربان !

کافه بلاگ به روز شد



اما مگر یک زن چقدر می تواند با لباس های اجاره ای در برف بدود و دم نزند؟



منتظریم با علاقه و احترام

محمد روحانی ( نجوا کاشانی ) دوشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:04 http://www.boostanetanz.blogfa.com/

سلام و عرض ادب
پیشاپیش عید نوروز در راهتان مبارک
...............
ای حضرت وکیل در آسانسور شما
آدم کشی چه ساده به انجام می رسد
در شهرتان پلیس 110 مگر که نسیت
یا ینکه هست و دیر به فرجام می رسد

رباب سه‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:45 http://alipour342.blogfa.com

سلام دوست من
سرواد به روز است و منتظر نظرت...

حمید تیموری فرد دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:48 http://http:/

برزو جان سلام ممنونم از عنایت شما به این دوست قدیمی

حسن پاکزاد دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 15:12 http://hasanpakzad.blogfa.com

سلام

پیشاپیش سال نو رو تبریک میگم..


با آخرین پست سال89
بروزم[گل]

شادی خوشدل پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 14:49

سلام علیپور گرامی
فرارسیدن سال 1390 و عید باستانی نوروز را بهت تبریک میگم . ان شالله که در این سال خوشبختی و سلامتی روزی هر روزه ات باد . و فراموش نکنی که دوستی داری که دوستی تو را دوست میدارد.

LEILA HEKMAT جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:13

ممنونم از اطلاع رسانی آقای علیپور
سال خوبی داشته باشید .
وبلاگم هم به زودی به روز می شود...

ثنا پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:04 http://angizehzendegi.blogfa.com

سلام. این شعرتون بهتره کمی واژگان آوایشی ش کم شه ، یعنی اصوات وقایع .یه جاهایی مثل قصه شده :

_:«بابا آسانسور چرا گیر کرده؟



یک نفر دارد در طبقه هم کف خودکشی می کند».

کلا موفق باشید. ناراحت نشید از نظرم.در کلبه ماهم بازه.......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد